با ذوق وصف ناشدنی بهم نگاه میکردیم امروز اولین روزی بود که روپوش سفید به تن کرده بودیم.
از خوشحالی انگار که تو آسمونا بودیم اما در واقعیت در طبقه ی اول دانشکده ی دندون پزشکی کلاس اسکیل لب بودیم
به وسایل توی کلاس نگاه میکردیم یه میز بزرگ وسط کلاس بود که یه قسمتش پراز سرنگ و آمپول و سرم و ست سرم و
قسمت دیگرش چندتا نخ بقیه و مانکن هایی برای انجام بخیه بوداز وسایل میشد فهمید که قراره امروز مهارت های جذابی رو
یاد بگیریم.
چندتا بسته آبی رنگ هم گوشه ی دیگر میز بود که بعدا فهمیدیم گان های استریل هستن
****
ادامه مطلب
درباره این سایت